وَ ما اَدریکَ ما مَرْیَم ؟

بایگانی
  • ۰
  • ۰

دلم گرفته خیلی زیاد، خیلی خیلی زیاد

دلخورم از دوستای قدیمی و صمیمیم که قضاوتم کردن که نتونستن خودشونو بزارن جای من که ندارمشون.

که بارها به خودم گفتم هر کی رفت بی زحمت درب رو هم پشت سرش ببنده ولی احساسم...

امشب باشگاه نرفتم که با بابا آمار کار کنم الان که درس تموم شده با مامان نشستیم تو اتاق من، حرف نمیزنیم مامان آهنگ گوش میده و من بساط نقاشیم پهنه، تکیه دادم پایین تخت و به قلم موهام دست نمیزنم.

مامان میگه چیکار میکنی؟ نمیگم دارم مینویسم، نمیگم غممو تو این وبلاگ پنهان میکنم در مقابل همه سوالاش که فلانی چیکار کرد و فلانک بهت پیام نداد؟ میگم مامان یه دقیقه صبر کن این متنو بفرستم برای استادم، بعد عذاب وجدان میگیرم که جای حرف زدن با مامان و جواب دادن بهش...

بازم عذاب وجدان، عذاب وجدان میگیرم که برم باشگاه و درس بابام بمونه، عذاب وجدان میگیرم چون الان فرصت حرف زدن با مامان هست شاید فردا شب نباشه، خدایا چقد دلم گرفته.

چقد دلم میخواد کمتر استرسی باشم کمتر از شدت اظطراب و پریشونی قدم بزنم تمام اتاقمو، کمتر وابسته باشم به خانوادم، یکمم برای خودم زندگی کنم.

...

امروز یه اتفاقی افتاد که دلخورم کرد، سر میز ناهار داشتم اینستامو چک میکردم یهو یکی از همکارام گفت میتونم یه لحظه گوشیتو بگیرم؟ گوشیرو دادمو متوجه شدم اینستای کسیو با گوشیم و اینستای من چک کرد، خب خودش اینستا نداره ولی دلخورم ازش که اجازه نگرفت و دلخورم از خودم که نه نگفتم نه اینکه نخوام نتونستم.

...

خدایا آرومم کن...لطفا...لطفا

...

جدایی از دوستای قدیمم هر چند کمی دلخورم کرده ولی خوب که نگاه میکنم من بدون اونا زندگی بهتری دارم.

....


  • ۹۴/۱۰/۲۱
  • مریم ...

نظرات (۲)

مریم عزیزم ...

میدونی حس میکنم همه ی غمت از خوبیه زیادته...
خودتو میبینی و از دنیا انتظار همین حجم محبتو داری،از دوستای قدیم...
نمیدونم باید چی بگم، بگم مهربون نباش؟ بگم واسه همه از خودت نگذر؟ بگم اینقدر رقیق القلب نباش؟ نمیشه که! مریم همینه..

ولی حداقل خودتو یکم شل تر بگیر... نظورم اینه که لازم نیست واسه هر حرف و کاری اینقدر حساس باشی روی خودت، اینکه خواهرتو نگران کنی، اینکه یکم دیر جواب مادرتو بدی، تو اینجوری دلشونو نمیشکنی،اینجوری اذیتشون نمیکنی... تو به اندازه کافی خوبی نترس از اینکه نکنه بد باشی! نیستی ... با فرمون خودت ادامه بده،راحت ،ریلکس و با لبخند... 



+درمورد همکارت، تو که قرار نیست ناراحتی کمبود ادب دیگران هم داشته باشی؟ رها کن :) 
پاسخ:
ممنونم از محبت همیشگیت یاس عزیزم
راس میگی من خیلی به خودم سخت میگیرم کاش حداقل میتونستم با وسواس و اظطرابهام کنار بیام.
خیلی اذیتم یاسی خیلی
از راه دور ، تنها کاری که برای دوست نازنینم بر میاد دعا کردنه
برات دعا میکنم مریم که حالت خییییییییییلی خوب باشه ،خیلی
چون تو لیاقتت بهترین حاله جانِ مریم
پاسخ:
مشاور گفت نه افسردگی داری نه وسواس فکری، فقط مشکلت اظطرابه که شدیده باید با رفتاردرمانی حلش کنم.
کاش حل شه زمانایی که عود میکنه بدجوری عذابم میده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی