وَ ما اَدریکَ ما مَرْیَم ؟

بایگانی
  • ۰
  • ۰
اتفاقی افتاده که بد است، که تلخ است، که دوستش ندارم که اشکهایم را روان کرده و قلبم را مچاله...
اتفاقی که حواسم را پرت کرده که همکارم کلی حرف میزند و من تهش میگویم "هان؟"
اتفاقی که ترساندتم...
گیجم کرده انقد گیج که هنگام عبور از خیابان اتوبوس را نبینم و اتوبوس با بوق کشدار و با فاصله ای بسیار کم از کنارم رد شود...
بعد تصمیم بگیرم محکم باشم مقتدر باش جمع کنم این فین فین بازیها را و من آدم قوی داستان باشم...
نفس عمیق میکشم پالتویم را  محکمتر دور خودم میپیچمو شروع میکنم آیه الکرسی خواندن...
آیه الکرسی میخوانمو اهمیت نمیدم مردی که پشت سرم هست چه زیر گوشم میخواند قدمهام رو تند میکنم و از خیابون رد میشم...
خدایا همیشه لطفت شامل حالم هست میدانم.
...
پ ن: دوستان جان، شما محرم اصرارید، شما قوت قلبید، دلم به بودنتان خوش است ،اینکه چه چیزی روزگار این روزهایم را سیاه کرده را برایتان خصوصی خواهم نوشت ، لطفا دعا کنید به خیر بگذر.
  • ۹۴/۰۸/۲۰
  • مریم ...

نظرات (۲)

مریم جانم نگران شدم عزیزم
مراقب خودت باش حتی تو این شرایط سخت هم..هر شرایطی باشد، تو قوی هستی و خدا ... خدا پشتته ..
 صدای اذان میاد و من اسمتو میبرم واسه خدا...خدایا هوای مریم گلی ما رو داشته باش 
پاسخ:
ممنونم یاس خوبم
وجودت قوت قلبمه عزیزم
چی شده مریم عزیزم ؟
امیدوارم هر اتفاقی افتاده نهایتش به بهترین شکل ممکن باعث بشه خنده روی لبهات بیاد و تو این روزها سرد دلت گرم کنه
نازلی هستم اما نمیدونم چرا موقع کامنت گذاشتن اسم یکی دیگه تو فیلد هست !!!!!!!!!!!!!!!1
پاسخ:
ممنون نازلی جانم
برات میگم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی