وَ ما اَدریکَ ما مَرْیَم ؟

بایگانی
  • ۰
  • ۰

نشستم پای بساط نقاشی, هندزفری تو گوشمه چای مینوشمو نقاشی میکشم, باید پاشم وسایل فردا رو جمع کنم, نمیتونم اما....

میترسم پا شم از پای بساط دوست داشتنیم, اگه پاشم یادم میفته فردا باید ساعت 5 بیدار شم یادم میفته فردا ساعت 8 صبح جلسه دارم, اضطرابش میفته به جونم.

میترسم پا شم و باز سر و صدای بازی بچه های همسایه بیاد, از صدای تاپ تاپ توپ بازیشون دلم میریزه اضطراب میگیرم

میترسم پاشم دلهره مراسم بله برون باز بیفته به جونم, چی میشه چجوری میشه چرا زمان انقد کند میگذره

میترسم پاشم , میخوام بشینم پای نقاشیم بغضمو با چایی و گلو درد قورت بدم طرحمو با همه جزئیاتش بکشم اهمیت ندم پالتام کثیفن اهمیت ندم قلموها پخش زمینن فقط طرح کار جدید رو بزنم تمام جزییات قالیچه ش,جزییات صندوقچه ش...

طرحم رو بزنم و اهمیت ندم چقد دلم برات تنگ شده, فکر نکنم الان داری چیکار میکنی مبادا دلم هوای تو و نوشیدن چایی کنارت رو مبل حیاطتتون رو کنه.

مبادا باز صدات بپیچه تو گوشم که بدو دیگه این کتابَ رو تموم کن برات یه جایزه خوب گرفتم.

یاد لحن دلخورت  جلوی گلدونای اتاقم که مریم تورو خدا این زبون بسته ها جون دارن.

راستی گفتم از وقتی بهشون رسیدی حالشون خوبه؟"برگ جان" پرپشت شده, اسم اون گله که برگای قلبی شکل داره رو گذاشتم برگ جان, آخه جلوش وایسادی دست نوازش کشیدی روش و گفتی"جانم چه برگایی"

اون گلدون خشکه هم جوونه زده کاکتوس سبز بنفشه هم...

خلاصه که آقای عزیز آقای خوبیها من و گلدونام دلتنگیم من و زن گیلکیِ توی نقاشیم...

میشود لطفا چشمهات رو ببندی شعری بخوانی و به من فکر کنی؟



  • ۹۶/۰۹/۰۶
  • مریم ...

نظرات (۱)

این همه خوب باشه آخه آدم؟ حتی با  همه اضطراباش؟ موفق باشی توی جلسه امروز:*
پاسخ:
ممنون حنا جانم
شما خوب میبینی خوب میخونی عزیز
جلسه خوبی بود یک دنیا ممنون از انرژی مثبتت :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی