عروسی تموم شده بود
داشتیم عروس و دوماد رو میرسوندیم خونشون
نمیدونم پشت چراغ قرمز بود یا ترافیک یا...
دوستای بردارم از ماشین پیاده شدن و شروع کردن جلوی ماشین عروس رقصیدن
من وسط هیاهو و جیغ و سوت و دستمالای سرخی که از شیشه ماشینا بیرون بود و حرکت دسته گلِ عروس
سرم رو تکیه داده بودم به شیشه ماشین و به رفتگری فکر میکردم که یه نایلون سمج چسبیده بود به جاروی بلندش و داشت جوی کنار خیابون رو تمیز میکرد و حتی سرشو بلند نکرد ببینه سر و صدا برای چیه.
...
- ۹۵/۱۰/۱۹