وَ ما اَدریکَ ما مَرْیَم ؟

بایگانی
  • ۰
  • ۰

بابا: مریم جان

من: جانم

بابا: به چی فکر میکنی؟

من: هیچی

بابا: پس چرا داری مستقیم میری تو گارد ریل؟؟؟

...

دیدن ناگهانی کامیون و پیچوندن به سرعت فرمون با 140 تا سرعت و داد بابا که " چپ میکنیم دختر فرمونو تو این سرعت اینجوری نپیچون"

...

پیاده شدن از ماشینو و بستن در ماشینو و موندن دستم لای در و کبود شدن دستم...

...

بازم بگم؟؟؟

  • ۹۴/۰۴/۱۸
  • مریم ...

نظرات (۳)

:o

پاسخ:
:)
خدا رحم کرد بابا بود مریم
وگرنه چه بلاهایی منتظرت بود با اینهمه غرق شدن در افکار
پاسخ:
واقعا همینطوره
رسما تو هپروت بودم
  • یاسی ترین
  • چقدرم بابا با آرامش میگفتن تو اون موقعیت :)))))
    خداروشکر به خیری گذشت
    پاسخ:
    خب داشت فرمونمو کنترل میکرد
    :) ممنون گلم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی