وَ ما اَدریکَ ما مَرْیَم ؟

بایگانی
  • ۰
  • ۰

جوری تشنمه که هیچوقت اینجوری تشنه ام نبوده

خیلی خسته ام

خسته کار و درس، هنوز امتحانا تموم نشدن و من تا اواسط هفته آینده درگیرم

دوست ندارم کم بیارم دوست ندارم تو کارم کم بزارم نمیخوام خستگی مغلوبم کنه

باید مثل همیشه باشم پرانرژی و شاد

فردا شب تولد بابامه نمیخوام هیچی فردا شبو خراب کنه نمیخوام فرداشب از خودم ناراضی باشم باید خوب کار کنم خوب درس بخونم و برای فردا شب با خیال راحت با یه کیک و یه شمع 51 برم خونه

...

پنج شنبه با یکی از دوستام رفتیم تره بار و چند جعبه گیلاس و هلو و خیار خریدیم بردیم کهریزک، همونجا شستیم، خشک کردیم بسته بندی کردیم و پخش کردم

همه ی ناخونهام شکست

بعد دوستم رفت بهشت زهرا سرخاک پدرش من موندم پیش بچه ها

چقد دوسشون دارم

دوستم پرسید خب بالاخره خدا یه چیزی تو نهاد آدم گذاشته چه جوری تامینش میکنن با این شرایطشون؟

سوال خودمم هست

....

  • ۹۴/۰۳/۳۱
  • مریم ...

نظرات (۲)

  • یاسی ترین
  • ای جاااانم شمع 51 :) 
    مبارک باشه تولد بابایی 

    ای جانم چه حس خوبی داره کارایی که کردی...
    همیشه پر انرژی باشی مریم خوب 
    :*****
    پاسخ:
    مرسی عزیزم
    اول تیر که تولد بابامه ما اصلا مهمون دعوت نمیکنیم جز خاله بزرگم که دقیقا همسن باباست
    بقیه مهمون خودشون هر سال در جریانن بی دعوت میان
    ما هم دیگه میدونیم غذا و شیرینی زیاد درست میکنیم
    بله می خوندم تا  کانون زبان که بعدش نمی دونم چی شد فکر کنم دیگه ننوشتی
    پاسخ:
    رویا جان اون کانونی که همیشه ازش حرف میزدم کانون شعر بود نه زبان

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی