خدایا نمیشه
دنیات درست نمیشه
من سعی خودمو کردم
هر هفته کلی قطار عوض کردم تا به ادمای نیازمند تدریس کنم شاید یه نفر فقط یه نفر باشه که من کاری کرده باشم حسرت درس خوندن به دلش نمونه
تمام جمعه ها رو رفتم کهریزک تنهایی مریضای اونجا رو جابجا کردم لباساشونو شستمو غذا گذاشتم دهنشون
بی خانواده ها رو بغل کردم
واسه رسوندن مواد غذایی به نیازمندا به خطرناکترین منطقه های تهران و اطرافش رفتم
سعیم رو کردم خدا ولی نشد نمیشه بنده هات نمیزارن خدا بنده هاتو دوست ندارم خدا، اذیتم میکنن و تو هیچی نمیگی صدات در نمیاد گریه هامو نمیبینی
بنده هات دلمو میشکونن خدا به ناحق میشکونن
خدایا من نمیتونم من تنهایی نمیتونم یه نفری خیلی سخته دو تا دست خیلی کمه
خدایا به شکرانه ی هر چی که بهم دادی سعی کردم یه کاری کنم میتونم درس بخونم پس درس میدم میتونم غذا درست کنم پس برای افراد دور از خانواده شیرینی درست میکنم میتونم راه برم پس کلی بچه رو با ویلر بردم که هوا بخوریم ولی...
ولی خدا اذیتم کردم تو دیدی تو شنیدی ولی کاری نکردی
کاری نکن خدا به اذیت شدن دیگران راضی نیستم
فقط تنهام نذار خواهش میکنم نزار مثل امروز که خونه تنهام بشینم رو تختمو غصه بخورم من باید بتونم لبخند بزنم
همه میگن من حساسم میگن خیلی حساسم میگن عجیب غریب حساسم خدا انگاری هیچکی جز خودت نمیتونه از این روحیه حساس مراقبت کنه
نزار بشکنم خدا.
- ۹۴/۰۵/۰۵